چشمهای بارانی
آری... بی گمان پیشتر از اینها مرده بودیم اگر عشق نبود
كلماتم را در جوي سحر ميشويم
نظرات شما عزیزان:
لحظههايم را در روشني بارانها
تا براي تو شعري بسرايم روشن،
تا كه بيدغدغه...
بی ابهام...
سخنانم را در حضور باد،
اين سالك دشت و هامون
با تو بيپرده بگويم:
كه تو را...
دوست ميدارم تا مرز جنون!
قالب رايگان وبلاگ پيجك دات نت |